خب . . .
سر نخا . . .
در مورد وسواسم به ثبت همه چی . . .
اول : سال 1395 یه فیلم دیدم به اسم Still Alice 2014 . . .
فیلم رو به بینین مثل من می شین . . . خیلی خوب بود . . .
دوم : کتاب الهی نامه از عطار نیشابوری به تصحیح انتقادی یِ محمد رضا شفیعی کد کنی . . .
خود الهی نامه که نه . . . مقدمه و مأخره ای که محمد رضا شفیعی کد کنی نوشته بود این بلا رو سرم آورد . . .
حالا تکلیف فیلم که مشخصه . . .
می مونه مقدمه و مأخره ای که محمد رضا شفیعی کد کنی برای الهی نامه نوشته . . .
چه ویژگی ای داشت . . .
به طور مشخص و خیلی خیلی وسواس گونه ، ارجاعات دقیق بود . . .
مثلاً نوشته بود عطار در سال فلان به دنیا آمده . . .
بعد اومده بود برای یه تاریخ تولد ساده ، توی پی نوشت 15 تا کتاب نسخه ی خطی یِ دست نویس رو آدرس داده بود . . .
یعنی این جوری :
کتاب خانه ی مسکو بخش فلان . . .
کتاب خانه ی لندن بخش فلان . . .
آرشیو شخصی یِ فلان آدم ، توی فلان شهر کانادا . . .
نا خود آگاه من پیش خودم فکر می کردم :
محمد رضا شفیعی کد کنی یه جوری داره می نویسه که انگار روز آخر جهانه !!!
یعنی همه چی نا بود شده !
هیچ منبع اطلاعاتی ای در مورد عطار وجود نداره . . .
اون موقع این حساسیت خیلی برام عجیب بود . . .
بعداً خودم هم ، به یه نوعیش دچار شدم . . .
البته توی کار تحقیقی یِ آدمی مثل محمد رضا شفیعی کد کنی ، این داستان رفرنس های دقیق + تاریخ لازمه . . .
ولی من دچار یه مدل وسواس بی هوده شدم . . .
همین .
در حال حاضر 164 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 164 مهمان ها)