تمامِ تو سهمِ منه | به کم قانعم نکن
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
یک شب درون قایق دلتنگ
خواندند آن چنان ؛
که من هنوز هیبت دریا را
در خواب
می بینم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
بیژن سمندر ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دلم می خواد گریه کنم ،
دلت برام بسوزه ....
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چشمی به هم زدیم و دنیا گذشت
دنبال هم امروز و فردا گذشت
دل میگه باز فردا رو از نو بساز
ای دل غافل دیگه از ما گذشت ...
بیژن سمندر هم پر کشید ،
اقیانوس واژه های شیرین خشکید ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 166 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 166 مهمان ها)