سلام بچه ها
درسته که:
روباه مکتبی هنوز سر می بُره
طوطی ی شاعر داره غصه می خوره
هنوز دلش ترانه ی دلخوش می خواد
هنوز میگه: "بزک نمیر بهار میاد"
ولی گریه رُ به خنده بفروش!
که خراب خنده هاتم!
اول دوست دارم این ترانه رُ بنویسم کامل
به نظر من نوشتن شعر یا ترانه و در کل هر جمله ی خوب تأثیر زیادی تو فهمیدنش داره، واسه من حد اقل این طور بوده
یعنی پیش اومده گاهی اوقات وقتی نوشتم شعر یا ترانه یی رُ بیشتر خو گرفتم باهاش یا بیشتر ارتباط برقرار کردم
معمولن وقتی درگیر ملودی بشیم شاید یه خرده غافل بشیم اونم به خاطر جذابیت شکل هست من خودم سن ام پایین بود درگیر این اختلال نفهمیدن بودم
حالا بگذریم از اینکه بازم بگم نوشتن واقعن تأثیر داره حد اقل شما هم امتحان کنید حالا
تازه شو، تازه مثل همین ترانه
فکر جنگل باشه اگه باغِ تو سوخته
فکر شاعر گرسنه باش
همون که حتا یک غزل به شیطون نفروخته
فکر نو کردن شب باش و سپیده
فکر دستی باش که دمبال کلیده!
فکر دستی که رو چهل ستون ابری
دوباره خورشید بی حجاب کشیده!
فکر من باش که هنوز مثل قدیم ام
با همون رفاقت و همون سخاوت
با همون دل، دل نبضی که همیشه
برای تو می زنه تا بی نهایت
اگه سقفمون شکسته می تونیم از نو بسازیم
می تونیم به هم صدائی، به یکی شدن بنازیم
آی بنازم عاشقا رُ که هنوز طلایه دارن!
که هنوز حافظ شعرن!
همه از جنس بهارن!
نگو قحطِ نورِ اینجا
عاشقامون خودِ نورن
برای دلتنگی ی تو همه شون سنگ صبورن
گریه رُ به خنده بفروش
که خراب خنده هاتم
باز بخون مثل قدیما
که هوادار صداتم!
روز نو ارزونی ی تو!
رخت و بخت و تخت تازه!
دست تو هنوز می تونه روزگاری نو بسازه!
نگو قحطِ نورِ اینجا
عاشقامون خودِ نورن
یا
"با عاشقان فردا نه غم نه سوگواری ست!"
گاهی اوقات ناامیدی پیروز می شه بر ما شایدم حق داشته باشیم زیر این همه فشار هر کی از امید حرف بزنه هِی بزنیم بهش که چی میگی تو!
البته اونایی که تو بند هستن اونایی که این سیستم مسموم مصادره شون کرده بیشتر از من و تو زیر فشارن
ما هم در بند هستیم بند نرم!
واقعیت اینه شاید تلخ باشه ولی قومی از خدا بی خبر قومی از ناکجا آباد ما رُ محاصره کردن!
ما تو زمینی که متعلق به خودمونه اسیر شدیدم! هم خیلی عجیبه هم خیلی ترسناک!
یاد حرف اون احمق اون ضحاک افتادم که گفت افراد ملی به درد ما نمی خورن افراد مسلم به درد ما می خورن!
دقیقن عین یه کابوسه انگار یکی اومده خونه ت بدون اجازه باغچه ی حیاطُ خراب کنه بعد بگه تو هم به درد من نمی خوری گم شو بیرون!!
حکایت ما با این جانی ها با این جلاد ها همینه دم از خدا و هر چه خوب هست می زنن اما تو رُ از خودت می دزدن!
اما زمینی که برای تو هست رُ مصادره می کنن! راستی مگه تو اسلام یا هر دین یا هر آئین و هر کیشی دزدی حروم نیست!؟ عجب!
پس قبول کنیم که ما محاصره شدیم و روزی می رسه که ما به امید خدایم غیر ایرانی ها رُ بندازیم از اینجا بیرون
کسانی که همه چیزمون رُ دزدیدن!
روزی می رسه که: ما از تبار خشمیم با یک قبیله نفرت!
روزی می رسه که: نخواهم رفت! خواهم ماند! و روزی با تو خواهم خواند...
روزی می رسه که: از گل خشمی که می روید در این گلدان بگو!
ما خار های گلامونُ آماده کردیم! انگار خیلی بهمون آسیب زدن ما دم نزدیم!
روزی می رسه که: آنک! قیام خورشیییید!
همه ی اینا رُ گفتم که به اینجا برسم:
تا می تونید تا توانش رُ دارید ناامید نشید
می دونم گاهی اوقات می شه شعار خشک ولی نبازید
اگه گریه کنیم فقط اگه سرمون همیشه پایین باشه خب اون وقت خوش به حال دیکتاتور!
ما باید باید باید شاد بشیم خیلی سخته تو این شرایط خیلی ولی بخندیم! شاعر گفته خراب خنده هاتم! گفته هوادار صداتم! صدا نداشته باشیم که واویلاس!
نذاریم همیشه این طور بشه که:
ابلیسِ پیروزمست سور عذای ما را بر سفره نشسته است!
خدای را در پستوی خانه نهان باید کرد!
آره بود زمانی این طور شرایط زمان این طور بود و شاعر رنجید و خون گریست و گریه رُ شعر کرد!
ولی نذاریم دیگه!
پیروزِ مست نه، پیروزمست، ترکیب هست این دو کلمه
الهی الهی الهی روزی بیاد وارونه ی اون ملودی که گفت: روزای روشن خداحافظ! بگیم: روزای روشن سلام!
یادم رفت بگم خورشید بی حجاب دوستانی که نمیدونن ترانه ی شهیار قنبری هست آهنگ و تنظیم آندو ی بزرگ آندرانیک آساطوریان اجرای ابی از آلبوم غریبه
عید همه تون مبارک
امیر جان صابر جان هادی جان سهند جان ساسان جان که نیست حالا محسن جان احسان جان که اونم نیست آقا جلیل جان حسین جان امیر حسین جان یوزر kamkardel جان که اسمش رُ نمی دونم صادق جان
کاش شروع نمی کردم اسم ها رُ گفتن صد در صد یکی دوتا جا می مونن
خیلیا رُ هم به یوزر می شناسم
شایسته جان هم اومد به یادم
حالا بگذریم من که کسی نیستم که فکر کنم اسم کسی رُ نیاوردم از دستم ناراحت بشه!
انگار گاهی اوقات من خودمُ دستِ بالا می گیرم اگه این طور باشه وای به حالم
عید همه تون مبارک یا شادباش یا خجسته یا هر کدوم که قشنگ تره
دستام درد گرفت از نوشتن
خدایم خدایم خدایم آه! ای خدایم
صدایت می زنم بشنو صدایم!
به قول خودِ اردلان همیشه سرفراز:
تو اون کوه بلندی که سر تا پا غروره!
کشیده سر به خورشید!
غریب و بی عبوره!
خدایم خدایم خدایم به ایران خانم ما بیشتر نگاه کن
به امید پیروزی ی همیشه گی ی نور بر تاریکی!
تمام
این گل هم واسه همه بچه های تاپیک...