بَسَم حِکایت دِل هَست با نَسیمِ سَحر ،
ولی به بَختِ من امشب سحر نمی آید
زِ بَس که شُد دلِ حافظ رَمیده از همه کَس
کُنون زِ حَلقه ی زُلفَش به در نمی آید ...![]()
بَسَم حِکایت دِل هَست با نَسیمِ سَحر ،
ولی به بَختِ من امشب سحر نمی آید
زِ بَس که شُد دلِ حافظ رَمیده از همه کَس
کُنون زِ حَلقه ی زُلفَش به در نمی آید ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
بَلای عشق تو بَر من چُنان اثَر کَرده ست ،
که پَند عالِم و عابِد نمی کُند اثرَم
قیامَتم که به دیوانِ حَشر پیش آرَند ،
میانِ آن همه تشویش دِر تو می نَگرم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
یا رب به خدایی ، خدایی ،
وانگه به کَمالِ ، کِبریایی
از عمر من آنچه هست بر جای ،
بِستان و به عمرِ لیلی افزای ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
پَرورده ی عشق شُد سِرِشتَم ،
بی عشق مَباد سَرنوشتم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
صَباح الخِیر زَد بلیل کجایی ساقیا بَرخیز ،
که غوغا می کند در سر خیالِ خوابِ دوشینَم
شبِ رِحلت هم از بَستر رَوَم در قصر حورالعین
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمعِ بالینم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
حِدیثِ آرزومندی که در این نامه ثَبت اُفتاد ،
همانا بی غلط باشد که حافظ داد تَلقینَم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
تا زِ مِیخانه و مِی نام و نِشان خواهد بود ،
سَرِ ما خاکِ رهِ پیرِ مُغان خواهد بود
حلقه ی پیرِ مغان از اَزلم در گوش است ،
بَر همانیم که بودیم و همان خواهد بود ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
بر سر تُربت ما چون گُذری هِمَت خواه ،
که زیارتگَه رِندان جهان خواهد بود ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
برو ای زاهدِ خودبین که زِ چَشمِ من و تو ،
رازِ این پرده نَهان است و نهان خواهد بود ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجَت است ،
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
جانا به حاجتی که تو را هست با خدا ،
کآخر دَمی بِپُرس که ما را چه حاجت است ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)