ممنون امیر جاننوشته اصلی توسط Amir'
قربونت حسین جان خدا رفتگان شما رو هم قرین رحمت کنه تا میتونی به پدر و مادرت محبت کن مخصوصا" به مادرت عزیزت چون روزی خدایی نکرده میرسه که دیگه دیر شده و فقط آه و حسرت به جا میمونه من هم امیدوارم انشاالله خداوند همه ی پدرها و مادرها ی عزیز رو برای همه حفظ کنه
من به این درد وحشتناک دچارم الآن هم از سر خاک مادرم برگشتم خدا هیچکسی رو به این درد دچار نکنه خیلی سخته.روحش شاد .مردن خیلی بهتره تا این زندگی هر چه بزرگ تر بشی بیشتر غصه می خوری .
مرسی ممنونم هادی جان درست میگی هر چی که سن و سالمون میره بالا دردسرمون هم بیشتر میشه یه موقع فکر میکنم میگم ای کاش همون بچه باقی میموندیم حالیمون نبود که غم و غصه چیه فقط به فکر بازی کردن و شیطنت بودیم .
تو 29 سالگی خدمتم تموم شد .
خدا رحمت کنه مادرت رو سختهمن به این درد وحشتناک دچارم الآن هم از سر خاک مادرم برگشتم خدا هیچکسی رو به این درد دچار نکنه خیلی سخته.
دیگه نه می فهمم پنج شنبه کی بود کی میاد . 4 شنبه چه روزیه .
ممنونم قاسم جان رفقای عزیز ببخشید امروز ناراحتتون کردم منظوری نداشتم این شعر زیبایی که هادی گذاشت یه دفعه دلم گرفت باز هم ببخشید.خدا رحمت کنه مادرت رو سخته
حساب روزا از دستمون در رفته نمیدونیم چجوری روزو شب می کنیم با یه وعده غذا فقط همین . چیز دیگه ای نداریم . هدفی هم نداریم
پشت فرمان بخواب راننده ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 137 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 137 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
.gif "smile")
