خاطرات یک شخص: تا بیست سالگیم فکر میکردم اسمم زُهره ست،، چون همیشه مادرم وقتی میخواست بیدارم کنه می گفت پاشو ظهره!!
طرف رو بردن دادگاه، قاضی گفت: خاک تو سرت این چهارمین باره که تو رو میارنت اینجا، طرف میگه: خاک تو سرِ خودت که همیشه اینجایی!!!
نوشته اصلی توسط Hosseiin
هادی . امیر و صادق ممنون از راهنماییتونمحض خنده گفتماز اون اپراتورا بیسواده ای اس پیا هستیامهندسه قلابی
حسین نری ویندوزتو عوض کنی
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
به طرف میگن: باجناقت HIV گرفته،، میگه: این جاکش پارسال GLX گرفته بود به ما نگفت!!
محض خنده گفتم
حسین نری ویندوزتو عوض کنی
تو کافی شاپ نشسته بودم که بادِ شکم اومد سراغم! صدای موزیک بلند بود، خودمو با بیسِ موزیک میزون کردم که صدای گازمو پوشش بده، بعد از چند
تِرَک حالم خوب شد! قهوه مو خوردم، یهو متوجه شدم همه منو بهم نشون میدن،، اه!!! یادم افتاد با هندز فری آهنگ گوش میکردم!!
از خاطرات یک جهانگرد
به طرف میگن از مدرسه ابتدایی چیزی یادت مونده؟ میگه: یادش بخیر دهقان فداکار شلوارشو دراورد و به کبری گفت: زود باش تصمیمت رو بگیر!!
میدونین چرا تشک را قبلِ دوختن با چوب میزنن؟
تا بعدا" هر چی دید صداش در نیاد!!
در حال حاضر 229 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 229 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
