یعنی واقعا ترک 8 وحشتنامه نچ نچ نچ نابودم کرده
بهترین ترکشه ولی معلومه ک آهنگاشو کامل نکرده بیکیفیتن
عدم استقبال از البوم جدید مرتضی پاشایی
اسمش عشق نيست
آخرين آلبوم زنده ياد مرتضي پاشايي، اقتصادي است يا فرهنگي؟
نويسنده: زينب مرتضايي فرد
انتشار اثر هنرمندان عرصه موسيقي پس از مرگشان از جمله اتفاقاتي است که هميشه حاشيه و داستان هاي فراواني با خود داشته است. از يک سو راه ها براي نقد اثر تقريبا بسته است و بسياري از هواداران هنرمند معتقدند نبايد به نقد اثر هنرمند درگذشته پرداخت و از ديگر سو سکوت درباره کيفيت اثر منتشر شده هم به نوعي ناديده گرفتن آن است.
هفته گذشته آلبوم زنده ياد مرتضي پاشايي با نام «اسمش عشقه» منتشر شد. هنرمند جواني که سال گذشته پس از مدتي مبارزه با بيماري سرطان درگذشت.
بيماري، مرگ و ديگر اتفاقات مربوط به اين خواننده همه حواشي زيادي را ايجاد کرد. ماجراي انتشار آلبوم و اختلاف نظر بين تهيه کننده قبلي آلبوم و خانواده پاشايي هم تنش هاي فراواني داشت که هنوز هم ادامه دارد. فارغ از همه حاشيه ها، آخرين آلبوم اين هنرمند روانه بازار موسيقي کشور شده است. آلبومي که البته ساعاتي پس از توزيع روي برخي سايت ها هم قرار گرفت تا دانلود غيرقانوني هم مثل هميشه يک پاي ماجرا باشد.
شنيدن آلبوم برايم تجربه دلچسبي نيست، صدا در موسيقي گم است. صداي خواننده در برخي قسمت ها واضح نيست. آن قدر کيفيت صدا بد است که با خودم مي گويم اگر او زنده بود، احتمال اين که آلبوم را منتشر کند کم بود و احتمال انتشار برخي قطعات از جمله قطعه اول آلبوم خيلي هم کمتر !
پس از دوباره گوش دادن آلبوم سوال ابتداي گزارش در ذهنم پررنگ تر و کامل تر شد؛ اين که واقعا چه نيازي بوده آلبوم با چنين کيفيتي منتشر شود؟ اين موضوع را با کارشناسان موسيقي مطرح کرديم تا نظرشان را درباره انتشار اثر هنرمند پس از مرگ و بخصوص درباره انتشار آلبوم پاشايي بپرسيم.
مسيري که پاشايي طي کرد
وقتي موضوع را با رضا مهدوي کارشناس موسيقي مطرح مي کنم مي گويد: با موضوع بسيار خاصي روبه رو هستيم. و کمي مکث مي کند... از او مي پرسم از چه نظر خاص؟ پاسخ مي دهد: مرتضي پاشايي خواننده اي بود که پس از مرگش بسيار مورد توجه قرار گرفت و در زمان حياتش با اين حجم توجه روبه رو نبود.
آثارش چند سال مجوز نمي گرفت تا اين که به دليل دوستي اش با يک مجري تلويزيوني جايگاه ويژه اي پيدا کرد، مردم صدايش را شنيدند و افراد زيادي هم منتقدش بودند. بعد يک اتفاق خاص پزشکي - که براي خيلي از مردم دنيا مي افتد - برايش رخ داد و شرايط او را ويژه و متمايز کرد تا جايي که يک ترانه خاص او اکنون زنگ موبايل بسياري از کساني است که شايد پيش از اين صدايش را خيلي هم دوست نداشتند. خلاصه آن که چند موضوع دست به دست هم مي دهد و اين جوان جايگاه ويژه اي پيدا مي کند. حتما خدا نظر خاصي به او داشته که ناگهان چنين جايگاهي پيدا کرده و تشييع جنازه باشکوهي برايش برگزار مي شود و طي مدت کوتاهي عنوان آقاي خاص را که تنها به محسن چاوشي اطلاق مي شده، به خود اختصاص مي دهد.
همه چيز در سايه پول!
وقتي پاشايي براي انتشار آلبوم ها و برگزاري کنسرت هايش موفق به اخذ مجوز مي شود، همه شرکت ها دوست دارند با او فعاليت داشته باشند؛ چرا که مي دانند سودشان از پيش تضمين شده است و توجه ها تا حدي به سمت اين هنرمند جوان جلب شده که بتواند برايشان شرايط مادي مطلوبي را ايجاد کند. مهدوي در اين باره توضيح مي دهد: به دليل شرايط خاص مرتضي پاشايي وقتي کارهايش مجاز مي شود، شرکت هاي موسيقي برايش سر و دست مي شکنند و به خاطر سود اقتصادي درصدد انتشار کارهايش هستند. حالاهم شاهد انتشار آلبومي به عنوان آلبوم منتشر نشده اين هنرمند هستيم که به نظرم بهتر بود چند سال براي انتشار آن صبر مي کردند. اما حالابا اين همه تبليغات و آب و تاب، شرکتي که آلبوم را منتشر کرده سود مي برد و پاي اسپانسر يا شرکتي در ميان است که مي خواهد با نام ايشان مطرح يا مطرح تر شود.
او توضيح مي دهد: البته اين کار از نظر اقتصادي و نگاه تجاري کاملادرست است، اما به چه قيمتي و چرا بايد چنين کاري انجام شود؟ متاسفانه جامعه ما کاملااقتصادي شده، ما يک کشور اسلامي با شعارهاي اسلامي هستيم اما رفتارهايمان بيشتر شبيه کشورهاي سرمايه داري شده است. ارکسترهاي ما همه نيازمند سرمايه داران هستند و کنسرت موسيقي تبديل به يک جايگاه لوکس شد. فقط پولدارها مي توانند در آن حضور پيدا کنند. سالن ها به کساني داده مي شود که پول دارند و ديگر جايگاه هنري مطرح نيست. طبيعتا شرکت ها هم متاثر از سياستگذاري دولت هستند و وقتي مي بينند حرف اول را پول مي زند دنبال چهره هايي مي روند که برايشان سود اقتصادي بياورد.
«اسمش عشقه»؛ مثل صدها موسيقي پاپ
«هيچ نگوييد. او دستش از دنيا کوتاه است و نبايد درباره کارش قضاوتي کرد!» اين جمله اي است که اين روزها در فضاي مجازي هواداران زنده ياد مرتضي پاشايي، آن را به شکل هاي گوناگون مي نويسند و از همه مي خواهند درباره کيفيت اين آلبوم تازه منتشر شده او انتقادي مطرح نشود. اما آيا مي توان اين آلبوم را بر خلاف نظر هواداران اين خواننده نقد کرد؟ مهدوي در اين باره مي گويد: کار آقاي پاشايي بايد در يک فضاي منطقي نقد علمي و هنري شود.
او ادامه مي دهد: آقاي استاد دانشگاهي ماجراهاي اتفاق افتاده در جامعه براي اين هنرمند را نقد کرد، اما چون لحنش تند و رفتارش مناسب نبود بازتاب عجيب و غريبي پيدا کرد و همه چيز عليه خودش شد. من معتقدم اگر در يک فضاي سالم و منطقي نقد کنيم، مي بينيم يک کار معمولي است که در کنار صدها کار معمولي موسيقي پاپ مي آيد و مثل کف روي آب مي ماند و مي رود و ماندگار نمي شود. اين که بياييم از حواشي يک هنرمند استفاده کرده و کاري را ارائه کنيم قطعا سود اقتصادي خواهد داشت اما نمي تواند اثر ماندگاري شود. البته مي خواهند برادر مرتضي پاشايي را هم خواننده کنند! ديگر اين موضوعات را همه مي دانند و نيازي به توضيح بيشتر نيست.
مهدوي در پايان سخنانش اظهار مي کند: اين قصه مي تواند ادامه پيدا کند، رمان پاشايي، عروسک پاشايي و هر روز محصول جديدي با نام پاشايي به بازار بيايد و اينها همه سوء استفاده کساني است که فقط دنبال پول هستند.
پس از صحبت با اين کارشناس موسيقي طي جستجويي ساده در فضاي مجازي متوجه انتشار قريب الوقوع رمان پاشايي و مستند پاشايي هم مي شوم، خدا به خير کند...
قضاوت دشوار درباره اثري ضعيف
با کارشناس ديگري هم در اين باره صحبت مي کنم. کسي که آلبوم «اسمش عشقه» را شنيده و آن را ضعيف ترين کار اين خواننده فقيد مي داند. دکتر پيروز ارجمند، مدير سابق دفتر موسيقي درباره اين موضوع مي گويد: اگر موضوع را به صورت مصداقي بررسي کنيم، راحت تر مي توانيم به نتيجه برسيم. گاهي اوقات آثار به جا مانده از هنرمند در قالب يک اثر نوشته و اجرا شده است؛ مانند آثار هنرمندان کلاسيک که در قالب پارتيتور باقي مانده است. در اين دسته از آثار، آهنگساز عمده توانايي و احساس خودش را بروز مي دهد. بنابراين اجراي دوباره اين دسته از آثار مانعي ندارد، مانند کتابي که يک نويسنده آن را منتشر کرده و بارها پس از مرگش نقد و تجديد چاپ مي شود.
او ادامه مي دهد: اما درباره کارهايي مثل آثار آقاي پاشايي که صوتي است شرايط به گونه ديگري است. ايشان در زمان حياتش اين کار را خوانده ولي ميکس نهايي نشده بود، يعني کار در نهايت از نظر ايشان تائيديه نهايي نداشته است. در چنين شرايطي آهنگساز مي تواند نسبت به کار اظهار نظر کند، اما از آنجا که آهنگسازي اغلب قطعات را هم خود آقاي پاشايي به عهده داشته مشکل دوچندان مي شود. چون هم آهنگساز و هم خواننده خودشان بودند، نمي توانيم مطمئن شويم اين اثر نهايي است يا نيست؟
قيمت گذاري نامتعارف، شکست اقتصادي
ارجمند بيان مي کند: به هر حال اين يک بخش از ميراثي است که از ايشان به جا مانده و خانواده، دوستان و طرفداران ايشان مي خواهند اين ميراث عرضه شود، به هر حال اين نظر وارثان ايشان است. اما بنده اعتقاد دارم وقتي کار هنرمند نهايي نشده و منتشر مي شود، نمي توانيم درباره اش قضاوت کنيم.
او اظهار مي کند: آلبوم «اسمش عشقه» را شنيدم . نسبت به بقيه کارهاي مرتضي پاشايي کار ضعيفي است. مرتضي کارهاي بهتر از اين زياد داشت و اين آلبوم ضعيف ترين کاري بود که از او شنيدم.
ارجمند به قيمت گذاري اين اثر هم اشاره کرده و مي گويد: قيمت اين آلبوم نسبت به بقيه آثار پاپ غيرمتعارف است. اين کار 18 هزار تومان قيمت گذاري شده و همين باعث مي شود بخشي از مخاطبان کار را از دست بدهند يا به سمت دانلود غيرقانوني بروند. به نظرم کار بابت قيمت، از نظر اقتصادي شکست بخورد.
آلبومي که شبيه تمرين است
«اسمش عشقه» هر چند به گوش هواداران پرو پا قرص پاشايي يکي از بهترين هاي پاپ ايران باشد، اما کار ضعيفي است. کاري که شنيدنش بيشتر ماکت يک آلبوم را به ذهن مي آورد و شباهتي به يک آلبوم کامل ندارد. صداي خواننده در همهمه موسيقي ها گم شده و بيشتر شبيه يک تمرين است تا اجراي اثري براي ارائه در آلبوم موسيقي. اما بد نيست از خودمان بپرسيم اگر مرتضي پاشايي در قيد حيات بود آيا حاضر مي شد آلبومي را با اين کيفيت منتشر کند؟ پاسخ من اين است: قطعا خير! حالاشما هم مي توانيد پاسخ ها و نظرات خودتان را داشته باشيد و با احترام نظرات يکديگر را بپذيريم.
موسیقی ما اسمش عشق رو بالاتر از مثل مجسمه زده !!! آیا این یک توهین آشکار نیست ؟
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)